برخیز ای برادر کم زن به سینه و سر
ترسم که جان سپاری بر روی نعش اکبر
=========================
بگذار تا بگیرم نعش علی در آغوش
لب بر لبش گذارم تا غم کنم فراموش
داغ علی اکبر برده مرا ز سر هوش
با سوز دل بگریم بر سینه اش نهم سر
=========================
خواهر ز سوز و آهت قلب مرا شکستی
راه امیدواری بر روی من تو بستی
قلب حسین مظلوم با آه و ناله خستی
جان جهان نگردد با اکبرم برابر
=========================
بعد از علی ندارم امید زندگانی
از دست داده ام من خود حاصل جوانی
یکباره می نمایم احساس ناتوانی
شکر خدا که این سان بر من شده مقدر
=========================
از جور اهل کوفه شد کشته نوجوانم
بر سر زنند و سینه در خیمه دخترانم
لرزان چو بید مجنون از ترس نوجوانم
از گریه باش خاموش ای داغ دیده خواهر
=========================
این اولین فدایی قربانی حسین است
این بهترین پیام انسانی حسین است
بر اوج آسمان خون افشانی حسین است
زین غم معلمی را طاقت نمانده دیگر
=========================
این کشته را نمودم تقدیم راه قرآن
خواهر مزن به سینه قلب مرا مسوزان
شو یار و یاور من در این غم فراوان
با ضرب تیغ دشمن گشته سرش ز خون تر
شاعر: حاج حبیب الله معلمی
فرهنگی-مذهبی...
ما را در سایت فرهنگی-مذهبی دنبال می کنید
برچسب : برخیز ای برادر, نویسنده : abuammara بازدید : 251 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 16:01