پدر عمو کجا از مرکب افتاد مگر ما کودکان را برده از یاد

ساخت وبلاگ

پدر عمو کجا از مرکب افتاد

مگر ما کودکان را برده از یاد

============

ابوالفضل علمدارت کجا رفت

ز جور کوفیان صد آه و فریاد

=============

بگو لب تشنگان چشم انتظارند

ز هجران تو عمو بی قرارند

دگر از تشنگی طاقت ندارند

بیا لب تشنگان را رس به فریاد

=============

بگو عمو نخواهیم آب دیگر

بیا در خیمه یاری کن برادر

که از سوز عطش جان داده اصغر

بیا ما را نما از غصه آزاد

=============

نمی دانم غم دل با که گویم

در این هنگامه یاری از که جویم

جمالش را به آب دیده شویم

تسلی کی دهد این قلب ناشاد

=============

عموی مه جبین بابا کجا رفت

حماسه آفرین بابا کجا رفت

گل ام البنین بابا کجا رفت

کنم از آن غریب تشنه لب یاد

=============

چرا عموی من رفت نیامد

که از داغ غمش صبرم سر آمد

ز غم آه از نهاد من برآمد

ندارم چاره ای ای داد بی داد

=============

دو دستش از بدن بابا جدا شد

لب عطشان شهید کربلا شد

عنان مرکب از دستش رها شد

کنار علقمه لب تشنه جان داد

=============

معلمی بزن بر سینه و سر

ز داغ ساقی فرزند حیدر

که تا گردد شفیعت روز محشر

ز لطف خویش بنما قلب او شاد

شاعر: حاج حبیب الله معلمی

فرهنگی-مذهبی...
ما را در سایت فرهنگی-مذهبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abuammara بازدید : 242 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 16:01